Blog for Nameless-Value

novel, essay, poetry, criticism, diary

ذهن متقابل پراکنده در ایده های مراقبه

موقعیت مکانی پراکنده متقابل، جابجایی ذهن خود در فضای پریشان که به طرز فوق‌العاده‌ای اشتیاقی را شناسایی می‌کند، ذهن امیدوار ایده‌های جذاب مرحله‌ای بعدی را پیش‌نویس می‌کند، و احساسات تپش‌آمیز غیرمنتظره‌ای که در حالتی متوسط برانگیخته شده‌اند.




یادآوری باید در زمان دویدن به راحتی چکه کند، با این وجود، چندین خاطره حکاکی ثابت محدود شده فریاد می زنند، ذهن من دائماً با اطلاع ناخودآگاه و آگاهی لمسی روزانه در دیدن آسمان ها در تقسیم بندی منظم در تعادل نسبتاً براق و سایه ابری در تماس است.




اتاق کوچکی که مانند یک سلول باقی می ماند با سلول خود که برای ایجاد مفصل، طول زمان تاب خورده با حضور در اعوجاج خود و پیچاندن ظاهر ایده های جمعی بحث می کند، همه این کالیدوسکوپ دگردیسی متقابل، لحظه ظهوری را که به صورت پراکنده در ذهن ایجاد شده است، مشاهده می کنند. و این سرعت تغییر در یک نگاه است، و یادآوری کوچکی فقط در ذهن باقی مانده است، با این وجود، آن ذهن ضربه خورده لحظه ای و پر زرق و برق پس از آن به طور مداوم ترک کرد.




ریتم رومبا و آن ضربات جهشی و استپ می تواند حال و هوای عاطفی غم انگیز من را تحریک کند، به طور ناگهانی، و اشعار رپ تحت الشعاع آن قافیه پله ای و طنزآمیز حرکت لطیفه جوک ها، بدون توجه و آن تصاویر اجباری بازتولید شده بصری در اطراف حسادت من پرواز می کند و باعث ایجاد هر چیزی می شود. نگاهی اجمالی به اطلاع من، لبخند روشن شما و خط چشم خنک‌تر اینستاگرام را به آن راه ماندگار بازسازی می‌کند.




به اطراف محل اقامت خود نگاه کنید، شاهد خواهید بود و واقعاً آگاهانه گذشته را تأیید خواهید کرد که در هر سایه ای در مسیر پیاده روی خود باقی گذاشته اید. ذهن جهان را به زیبایی پیچ در پیچ و منحرف می کند.




هوس سرگردانی و ذهن متشکل ساکن به نوبه خود در ذهن عمیقاً پژواک شما ظاهر می شود، که همه جنبه ها باید همه حکمت اجدادی شما و پیشنهاد به همه فرزندان برای آنها باشد، حتی در جدایی مطلق، هر گونه پژواک اجدادی و تپش قلب سوت دار هرگز نباید از آن غرق شود. ذهن شما در لحظه ای بسیار کوچک، زیرا آن گهواره کاملاً پیچیده باید "خود شما" باشد.




همانطور که من در مسیر خود هستم، شما در جاده خود هستید، همانطور که من در راه خانه هستم، شما در راه خانه خود هستید، و آن شکل واکنشی که متقابلاً برگشته است باید جاده مشترک ما باشد که به میراث حفظ شده منظره توجه می کند.




ذهن امیدوار فلج و تحقق آرزوهای زخمی می‌توانست با لحن زمزمه‌ای پیشنهادی همراه شود که باید به سوی تحقق آینده پیش برود.
می‌دانید، تا زمانی که بتوانیم شخصاً در هر روز سخت‌تر استقامت داشته باشیم، عطر براق و عطر نزول فوق‌العاده آن روز باید در اعماق ذهن ما به همدیگر باشد.





اتحاد مجدد باید بطور ناخودآگاه در هر ذهن متقابل پراکنده پیش بینی شود، و ظهور آن روز در اعتقاد آگاهانه باید قابل اعتمادترین معیار برای عمق اعتماد متقابل و درجه احساسی قابل ستایش ما باشد.




(به طور نامنظم ادامه داد)






29 اوت. 2022